منشاء منظومه شمسی
در مورد منشاء منظومه شمسی، دو نظریه اصلی وجود دارد که طبق این دو نظریه، منظومه شمسی از خورشیدی کهن یا سحابی خورشیدی پدید آمده است. اما اختلاف این دو نظریه درباره منشاء نیروی ایجاد سیارات از این سحابی خورشیدی است.
منظومه شمسی با وجود این که نسبت به کهکشان ما اهمیت چندانی ندارد اما با توجه به این که میتوان آن را به عنوان یک سیستم مستقل بررسی کرد حائز اهمیت است. نظریاتی که درباره منظومه شمسی ارائه میشود باید قادر به توضیح نظامهای موجود در آن باشد. مهمترین این نظام ها به قرار زیر میباشند:
- خورشید به تنهایی بیش از 99.8 درصد از جرم منظومه شمسی را به خود اختصاص داده،
- تمام سیارات منظومه شمسی در مدارهای بیضی شکل در یک جهت به دور خورشید گردش کرده و تمام مدارها عملاً در یک صفحه قرار میگیرند.
- سیارات در همان جهت گردش به دور خورشید حول محورشان میچرخند (در میان سیارات منظومه شمسی اورانوس و زهره بر خلاف جهت گردش به دور خورشید، حول محور خود میچرخند)، جهت گردش اغلب اقمار سیارات نیز همانند خود سیارات است.
- فاصله بین سیارات دارای نظم خاصی است که از قانون باد (قانون باد، یک سری عددی است که با فواصل نسبی سیارات از خورشید رابطه نزدیکی دارد) پیروی میکند و سیارات به دو گروه مختلف تقسیم میشوند: 1. گروه داخلی شامل سیارات کوچک (عطارد، زهره، زمین و مریخ) 2. گروه بیرونی شامل سیارات بزرگ (مشتری، ناهید، اورانوس و نپتون)، که به سیارات اصلی شهرت دارند.
- علیرغم تجمع جرم در خورشید، بخش اصلی ممان زاویهای منظومه شمسی در سیارات آن مجتمع گردیده است.
فیلسوف فرانسوی بوفون در سال 1749، نظریه اول را ارئه کرده است. طبق نظر وی سیارات در اثر تصادم ستارهای دیگر با خورشید از پیکر آن جدا شدهاند. نظریه دوم با ارائه فرضیه کانت در سال 1755 به وجود آمد. کانت اظهار داشت که در درون سحابی خورشیدی اصلی، مناطقی با چگالی کمی بیشتر از میانگین چگالی سحابی به عنوان محلی برای اجتماع ماده عمل کرده و بدین ترتیب سیارات در مراکز این مناطق رشد مییابند. لاپلاس در سال 1796، وضعیت ابتدایی خورشید را بصورت تودهای از گازهای رقیق چرخان در نظر گرفت که تمام حجم فعلی منظومه شمسی را در بر میگرفت. انقباض این توده که با افزایش سرعت و چرخش همراه بود، به جدا شدن چند سری از حلقههای گازی به وسیله نیروی گریز از مرکز منجر شد. سپس این حلقهها سرد شد و سیارات منظومه شمسی را تشکیل دادند.
نظریه لاپلاس، به مدت 60 سال، تفکر علمی زمان را به خود اختصاص داده بود، تا اینکه فیزیکدانی بنام کلرک ماکسول نشان داد که فیزیک منظومه شمسی با منشاء فرضی لاپلاس جور در نمیآید. این نظریه نمیتوانست قواعد ذکر شده در بالا را به خوبی توجیه کند، لذا مجدداً نظریه بوفون به شکل جدیدتری مطرح شد.
در سالهای اخیر فون ویتسکر نظریهای به شرح ذیل ارائه کرده است. وی خورشید اولیه را تودهای در نظر میگیرد که با سرعت بسیار در چرخش است و به وسیله هالهای عدسی شکل متشکل از ذرات جامد و گاز که حرکتی متلاطم دارند، احاطه شده است. در این هاله عدسی شکل، مرزی شبیه به گرداب بوجود میآید و موجب اجتماع ماده میشود که این نیز به نوبه خود سیارات را به وجود میآورد. این نظریه علت تمرکز سیارات بزرگ در بخش خارجی منظومه شمسی و یا وضعیت خاص پلوتو را توضیح میدهد. اخیراً نظریات متعددی نیز ارائه شده است که بر اساس منطق انفجار سوپرنوا است.
دریافت مشاوره تخصصی رایگان