اندام‌های حسی خزندگان
خانه / سرفصل های دوره راهنمایان گردشگری / آشنایی با خزندگان و دوزیستان / اندام‌های حسی خزندگان

اندام‌های حسی خزندگان

  • حس بینایی

خزندگان از قدرت بینایی به نسبت خوبی برخوردار هستند؛ چرا که در بسیاری از آنها حتی تعیین قلمرو و جفت‌یابی نیز با استفاده از برقراری ارتباط تصویری صورت می‌گیرد. اکثر خزندگان دارای پلک متحرک هستند. در این میان مارها و برخی مارمولک‌ها فاقد پلک متحرک‌اند.

قدرت بینایی

اندازه چشم در خزندگان متفاوت است. ممکن است بزرگ و مشخص، کوچک و نامشخص و گاه ممکن است در زیر پوست مخفی باشد. موقعیت قرارگیری چشم معمولاً در دو طرف سر و یا در سطح بالایی آن بوده و ساختار آن همانند سایر مهره‌داران است. در تمامی گونه‌های خزندگان به غیر از مارها کره چشم توسط صفحات استخوانی احاطه شده است. معمولاً گونه‌های شب فعال، دارای چشمان کوچکی هستند، چرا که تاریکی شب اندام‌های حسی دیگری را در آنها تقویت کرده است. این در حالی است که گونه‌های روزگرد، دارای چشمان بزرگ هستند، زیرا مهمترین حس آن‌ها در هنگام روز، حس بینایی است. مردمک چشم در گونه‌های روز فعال، گرد و در گونه‌های شب فعال، عمودی است. به ندرت برخی گونه‌ها دارای مردمک افقی هستند.

مردمک چشم

گونه‌های روز فعال

  • حس شنوایی
    ساختار گوش در تمامی چهارپایان مشابه بوده و دارای دو عملکرد اصلی است؛ شنوایی که حاصل دریافت امواج صوت و تعادل که حاصل تشخیص موقعیت و حرکات سر است. یک جفت گوش در دو سمت سر و در بالا و انتهای فک پایینی قرار گرفته است. هر گوش از سه بخش داخلی، میانی و خارجی تشکیل شده است.

ساختار گوش

خزندگان از حس شنوایی خوبی برخوردار هستند. به طوری که حتی در برخی از گونه‌ها (گونه‌های جنس Scincus)، این توانایی آنقدر زیاد است که می‌توانند از زیر خاک صدای حرکت حشرات روی زمین را تشخیص دهند. در مارها، قدرت شنوایی امواج هوابرد بسیار ضعیف است که به جرأت می‌توان گفت تا حد زیادی کر هستند. در میان خزندگان تنها گکوها و کروکودیل‌ها دارای حنجره و توانایی تولید صدای حقیقی هستند. از این رو یکی از روش‌های برقراری ارتباط در آن‌ها تولید صدا است. در گروه‌های دیگر خزندگان به علت فقدان توانایی تولید صدای حقیقی این کار با روش‌های دیگری انجام می‌شود. از آن جمله می‌توان به تولید صدا با استفاده از ساییدن فلس‌ها به یکدیگر، خروج هوا با فشار از ریه و صدا از دهانه نای (Wind pipe) در مارها اشاره کرد.

  • حس لامسه
    حسگرهای پوستی در خزندگان معمول بوده و در اشکال متنوعی ظاهر می‌شوند. علاوه بر گیرنده‌های گرمایی و دمایی، دارای گیرنده‌های مکانیکی درون پوستی هستند که فشار و کشش‌های سطح پوست را ثبت می‌کنند. روی فلسهای مار‌ها، گیرنده‌های حساس به فشار وجود دارد که آنها را حساس به لمس می‌کند. نام دیگر این گیرنده‌ها اپتیکال پیت است.
    روی تک تک سپرهای بدن کروکودیل‌ها سوراخی وجود دارد به نام Iso pore که داخل آن یک رشته مویی وجود دارد. این جانوران با استفاده از این اندام محیط اطراف خود را می‌سنجند. این گیرنده‌ها در کروکودیل‌ها در سرتاسر بدن وجود دارند ولی در الیگیتورها محدود به ناحیه سر هستند.

حسگرها

گیرنده‌های

همچنین گیرنده‌های حساس به گرما روی فلس‌های مارها وجود دارد که وجود چنین حسگرهایی در موجودات خونسرد به منظور یافتن مکان‌های گرم کارا هستند.

  • حس بویایی
    بوهای منتشر شده توسط هوا و یا آب، عمدتاً به وسیله سیستم بویایی دریافت می‌شوند. حس بویایی معمولاً جهت دریافت مولکول‌های بو از فواصل دور به کار می‌آید. چه در دوزیستان و چه در خزندگان عمدتاً کل فرآیندهای بویایی توسط مجرای بینی کنترل نمی‌شود و اندام دیگری در دوزیستان و خزندگان به کمک می‌آید این اندام جاکوبسون (Jacobson’s organs) یا ومرونازال (Vomeronasal) نام دارد. اندام جاکوبسون بیشتر برای تشخیص بو از نزدیک سازماندهی شده است. جاکوبسون به صورت یک جفت حفره است که بر اثر چین خوردگی حفره‌های بینی به وجود آمده است. این اندام در همه خزندگان وجود دارد که در بسیاری از آن‌ها مانند مارها، لاسرتاها، اسکینک‌ها و بزمجه‌ها به همراه زبان دوشاخه یک اندام حسی کاملاً پیشرفته و تخصصی را ساخته است. در گونه‌هایی که زبان دوشاخه دارند حیوان با بیرون آوردن زبان خود مولکولهای بو را از محیط اطراف خود جذب و سپس زبان دوشاخه خود را وارد حفره جاکوبسون می‌کند و پس از آن اطلاعات محیطی در مغز مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد.

اندام جاکوبسون

اندام جاکوبسون علاوه بر این در رفتار جانور به هنگام تولید مثل نیز دخالت دارد زیرا در هنگام جفت‌گیری اولین کار جانور نر، بوییدن سر و گردن جانور ماده است.
بسیاری از خزندگان همواره یا عمدتاً در آب هستند. در این گونه‌ها همچون مارهای دریایی، کروکودیل‌ها و ... هنگام فرو رفتن به درون آب، سوراخ بینی توسط یک دریچه بسته می‌شود.
از معروف‌ترین گونه‌هایی که به خوبی از این اندام بهره جسته‌اند می‌توان به مارها، بزمجه‌ها، لاسرتاها و اسکینک‌ها اشاره کرد. اگر راهنمایان اکوتوریسم در یک تور خزنده‎نگری یا طبیعتگردی فرصت مشاهده گونه‌هایی چون مارها، بزمجه‌ها، لاسرتاها و اسکینک‌ها را پیدا کنند، بدون تردید از طرف مسافران خود با پرسشی مواجه خواهند شد: این که "چرا این جانداران دائماً زبان خود را بیرون می‌آورند" و "آیا این جانوران می‌خواهند با زبان خود نیش بزنند؟"
پاسخ این پرسش‌ها در شناخت صحیح از اندام جاکوبسون در دوزیستان و خزندگان قرار دارد. اندام جاکوبسن اطلاعات را از زبان جذب می‌کند تا امکان تجزیه و تحلیل آن‌ها در مغز فراهم شود. به همین علت مارها و برخی دیگر از خزندگانی که دارای زبان دو شاخه هستند، هر چند وقت یک بار زبان خود را بیرون می‌آورند و اطلاعاتی اعم از درجه حرارت، ذرات معلق، بو و مواد شیمیایی موجود در هوا را توسط زبان جمع‌آوری کرده و با وارد کردن آن به داخل حفره اندام جاکوبسون این اطلاعات را به مغز می‌رسانند و شرایط محیط را می‌سنجند. در ضمن باید اشاره کرد که در زمان تغییر محل، حیوان این رفتار را به منظور شناخت محیط جدید مکرراً انجام می‌دهد.

  • حس چشایی

حس چشایی در خزندگان

حس چشایی در خزندگان برخلاف دوزیستان، کاملاً محدود به دهان است و اساساً خزندگان حس چشایی قوی ندارند. گیرنده‌های حس چشایی در سطح زبان و محوطه دهان قرار دارند.
بیشتر حس چشایی در خزندگان وابسته به اندام جاکوبسون (که در بالا به آن اشاره شد) است. در راسته خزندگان فلس‌دار، قسمت اعظم پرزهای چشایی روی زبان گوشتی آنها قرار دارد (به استثنای برخی خزندگان چون مارها).
احتمالاً دیده‌اید که مارها به دفعات زبان خود را بیرون می‌آورند و می‌لرزانند. در این زمان مار از مواد معلق، ذرات و گرد و غبار، مواد شیمیایی و هر ماده‌ای که در هوا وجود دارد، نمونه‌برداری می‌کند.

  • سلول‌های گیرنده گرما

     سلول‌های

حفره گیرنده حرارتی در برخی بوآها، پیتون‌ها و برخی افعی‌ها، ساختاری خاص در اپیدرم و درم آنها بوده که حساس به امواج مادون قرمز است. این اندام‌ها به صورت حفراتی (به نام pit) هستند که در افعی‌ها در دو طرف صورت (بین سوراخ بینی و چشم) و در بوآها و پیتون‌ها روی فلس‌های لب بالا قرار گرفته‌اند. مارهای زنگی تنها دارای یک جفت از این حفرات هستند، در حالی که در مارهای بوآ و پیتون حداقل 2 تا 13 جفت از این گیرنده‌ها وجود دارد. اطلاعات دریافتی توسط اعصاب حرارتی در مارهای زنگی و پیتون‌ها به محل دریافت اطلاعات بینایی وارد می‌شوند. در نتیجه تصویری از موجود متسع‌کننده امواج مادون قرمز یا حرارت در مغز شکل می‌گیرد.

دمای بدن

در گذشته تصور بر این بود که تکامل این اندام تنها جهت یافتن شکار است اما تحقیقات جدید نشان میدهد که این اندام دارای نقش عمومی‌تری بوده و در تنظیم دمای بدن و همچنین مخفی شدن از دست شکارچیان نیز بکار می‌رود.

  • چشم سوم و غده صنوبری

در دوزیستان و خزندگان غده‌ای با نام غده صنوبری یا پینه‌آل مرتبط با گیرنده‌ای روی سر و یا زیر پوست سر وجود دارد. این گیرنده اصطلاحاً چشم سوم، چشم پینه‌آل یا چشم صنوبری نامیده می‌شود. چشم سوم را می‌توان در مارمولکها، قورباغه‌ها و نوعی خزنده مارمولک شکلی به نام توآتارا دید.

 نوعی خزنده

 چشم سوم

در این گروه از جانوران این غده به منظور تنظیم آهنگ فعالیت‌های شبانه روزی و تنظیم ترشح هورمون‌هایی است که در تنظیم دما و رنگ بدن نقش دارند. از جمله فعالیت‌های آهنگین روزانه می‌توان به کنترل فعالیت‌های تولید مثلی اشاره کرد. با فرا رسیدن بهار، طول روز زیاد شده و از طول شب کاسته می‌شود. از این رو در این فصل مدت زمان دریافت نور توسط چشم سوم افزایش می‌یابد و با رسیدن این میزان به حد آستانه، هورمون‌های جنسی ترشح شده و باعث آماده شدن حیوان برای باروری می‌شود. یکی دیگر از کارکردهای این غده، تنظیم هورمون‌ها به منظور تنظیم دمای بدن است. از آنجایی که دوزیستان و خزندگان خونسرد هستند (درجه حرارت بدن آنها تابع دمای محیط است)، همواره متکی به مکانیزم‌ها و ابزارهای ویژه‌ای برای نیل به این هدف هستند. از آن جمله می‌توان به تیرگی و روشنی رنگ بدن (به ترتیب برای جذب و انعکاس نور) اشاره داشت. معمولاً به واسطه انقباض و انبساط رنگدانه ملانوفور اپیدرم کنترل شده که خود توسط شبه هورمون ملاتونین تنظیم می‌شود. با کاهش شدت نور خورشید یا دمای هوا غده صنوبری رنگدانه ملانوفور را به سطح پوست هدایت کرده تا رنگ بدن تیره شود. این تیرگی پوست باعث جذب بیشتر نور و گرم شدن بدن میشود. در هنگام گرم شدن هوا و یا افزایش شدت نور، با عکس این مکانیزم، پوست روشن می‌شود.

  • حس لرزش
    گوش داخلی از استخوان‌های کوچکی تشکیل شده است. این استخوان‌ها قادرند لرزش‌های وارد شده بر سطح زمین را که بر اثر حرکت جانوران ایجاد می‌شود حس کنند. در خزندگان فقط مارها ناشنوا هستند که توانستند این حس را در خود تقویت کرده و از آن به خوبی استفاده کنند. در این دسته از مهره‌داران لرزش‌ها توسط آرواره پایین دریافت شده و سپس به استخوان‌های گوش داخلی منتقل می‌گردد. این نوع از حواس در مارها بسیار قوی است و شاید به همین علت باشد که می‌گویند هنگام مواجهه با مارها باید بی‌حرکت ماند تا مار دور شود.

دریافت مشاوره تخصصی رایگان




مطالب مرتبط


برچسب ها


ارسال پیام


کد بالا را در کادر وارد نمایید :