داستان ورود دوچرخه به ایران
تفریح اعیان با سه چرخه های قدیمی در دوره قاجار
انگار اولین بار دوچرخه با دو پسر نوجوان ۱۵-۱۶ ساله مو بور شلوارکپوش انگلیسی، از فرزندان کارکنان سفارت انگلیس در تهران، به میدان مشق تهران (باغ ملی) آمد. غریب نیست که در فرهنگ آن زمان، این تصویر جوانان خوشسیمای بور با پوششی دور از عرف جامعه و ساق پاهای برهنه، سوار بر موجودی دوچرخ که منطقی نیست خودش برود، بشود تصویر «بچههای شیطان»، سوار بر «مرکب شیطان». مگر جز بچه شیطان یا جن و پری، کسی میتوانست چنین مرکب نامعقولی را براند و حرکات غریب بکند و در کوچهها پیچ و تاب بخورد. برای این تصور دلیل هم داشتند، میگفتند اگر کسی مرکبی را نگه ندارد خودش که نمیتواند خودش را نگه دارد، تازه یکی را هم با خودش راه ببرد، پس تردیدی نیست که پای شیطان در میان است. زیر لب بسمالله میگفتند و دوچرخه را علامت ظهور امام زمان میدانستند، مثل هر چیز غریب و جدید دیگری که همین برداشت را در ذهنشان میساخت.
بهترین مثال برای ابزاری که میآید اما فرهنگش را با خودش یا پیشتر از خودش نیاورده. گناهی ندارند مردم ناآگاه و سادهلوح که چشمهایشان را ببندند و به نزدیکترین ابزار زمانهشان یعنی خرافات چنگ بزنند. غریب نیست این ماجرا و حواشیاش و قبحی که در نظر مردم آن دوران داشت، دورانی بسیار دور از جهان متمدن و پیشرفته امروز که اخبار و دانش همه در دسترس است و دیگر چنین تفکراتی شرمآور.
حرف است که پیش از دو نوجوان انگلیسی مردی ارمنی، تبعه روسیه، به نام «میمونیان» دوچرخه را به ایران آورده بود. برای تاریخش، اما نظرات متفاوت است؛ جایی زمان ناصرالدین شاه قاجار، اعلام شده، زمانی که وسیله رفت و آمد مردم کالسکه بود و درشکه و چهارپا. ظاهرا «میمونیان» روزی اعلامیه میدهد و بلیط میفروشد به بهای دو قران، که قرار است فلان روز با اسب آهنیاش در میدان مشق گردش کند، نتیجهاش کرور کرور تماشاچی متحیر بود از دیدن این موجود غریب.
جایی دیگر ورود دوچرخه دیرتر و به دوران احمد شاه نسبت داده شده، که سوار شدن بر آن در شأن جماعت اعیان و حسابی نبود و کاری جلف بهحساب میآمد. اما خب مردم یزد و اصفهان، از این وسیله جذاب خیلی زود استقبال کردند و برای راحت سوار شدنش هم راه حل ساختند، گوشه قبا یا لبادههایشان را بالا زده و گره زدند و سوار دوچرخه شدند.
چهار نفر از اهالی یزد و دو نفر انگلیسی با دوچرخه هایی که تازه مرسوم شده بود
کمکم شایعات فرونشست، ترس مردم ریخت و قبح ماجرا هم از بین رفت، و طبعا از شمال شهر مردم طبقه اعیان و بازاریها شروع کردند به خریدن و سوار شدن دوچرخه، حتی فرزندان روحانیون که پدرانشان چیزی جز الاغ مصری را درخور سواری گرفتن نمیدانستند، دوچرخهسوار شدند. مرکب شیطان، نامهای جدیدی گرفت؛ بیسیکلت، بایسیکلت، دوچرخه پایی و در نهایت دوچرخه. اولین بار «حسین آقا شیخ» در خیابان شمسالعماره، کنار وزارت دارایی کنونی، مغازه فروش و کرایه دوچرخه راه انداخت. کرایه دوچرخه ساعتی 10 شاهی بود. بهدنبالش مردی ارمنی به نام «ادیک» دومین دکان تعمیرات و اجاره دوچرخه را در خیابان منوچهری راه انداخت و با استقبال مردم دکانی در خیابان علاءالدوله (فردوسی امروز) و دیگری در خیابان ناصریه (ناصرخسروی امروز) به راه افتاد و خیلی زود سراسر چراغ برق، علاءالدوله، لالهزار، ناصرخسرو و سعدی به بورس فروش و تعمیرات دوچرخه تبدیل شد و در اصفهان، کرمانشاه و آبادان نیز نمایندگیهایی باز شد.
تعمیرات دوچرخه، شامل پنجرگیری و تنظیم زنجیر و روغنکاری و همین کارهای ابتدایی بود. کارهای جدیتر مثل تعمیر طوقه و پره و دوشاخه و تنه به عهده دواتگرها و لنگریگیرها بود. پنجرگیری ده شاهی، روغنکاری دو شاهی، و سرویس دوچرخه شامل جوشکاری، شکست و بست، پرهبندی و تنظیم زنجیر روی هم پنج یا شش قران خرج برمیداشت.
کارخانه دوچرخه سازی
اولین دوچرخههایی که به ایران آمدند، دوچرخههای معمولی، کورسی و سهچرخه، همه از برندهای معروف هرکولس، رالی، بی.اس.آ (یا سه تفنگه)، فیلیپس، مایستر، اپل (زنانه و دخترانه)، جمس، بیرمنگام، و از زیباترین و باکیفیتترین و خوشرکابترین مدلهای آنها بودند. اوایل تایر دوچرخهها توپر بود و طبعا سرعت کمی داشت، با جایگزینی این تایرها با تایر توخالی سرعت حرکت دوچرخه هم زیاد شد. قیمت این دوچرخهها حدود 10 تا 15 تومن و لوازم جانبیاش مثل ترکبند و بوق حدود 2 تومن بود، در مجموع 12 تا 17 تومن، برای بهترین و زیباترین و بادوامترین دوچرخه زمان.
در بین سالهای 1304 تا 1310 واردات دوچرخه با نام کالای لوکس آنقدر زیاد شد که مخالفتهایی برانگیخت و روزنامه اطلاعات در مطلبی با عنوان «اتومبیل-گرامافون-بیسیکلت» به وارداتش نقدهایی جدی کرد.
آگهی دوچرخه هرکولس در روزنامه
منوچهر فرمانفرما در كتاب خود «خون و نفت» از اولين دوچرخهای كه هديه گرفتهبود مینویسد: «هفت سالم بود که او [ميرزا عبدالحسين فرمانفرما، نخستوزیر ایران در زمان احمدشاه قاجار] يکي از اولين دوچرخههايی را که به شهر آمده بود؛ به من هديه کرد. چنان ذوق زده شده بودم که تا آن را کنار تختم نگذاشتم؛ به خواب نرفتم. حالا میتوانستم هر وقت که خواستم تمام ملک را با دوچرخه زير پا بگذارم و حتی گاه گاهی زير نظر معلم سرخانهام، خودم به شهر بروم.»
وی در ادامه مینويسد: «در آغاز، ترافيک چندان نبود؛ اما هرچه به سمت جنوب میرفتیم؛ شلوغتر میشد. الاغها در خيابان حرکت میکردند و دوچرخهسواران ديوانهوار وسط خيابان جولان میدادند.»
با زیاد شدن دوچرخه در شهر دیگر دوچرخهسواری تفریحی برای طبقه اعیان نبود و به ابزار کار برای دورهگردان، دستفروشان، تعمیرکاران سیار، بیرونبرهای رستورانها و باربران تبدیل شد.
ناصرالدین شاه و اولین عکس زن دوچرخهسوار ایرانی
ناصرالدین شاه، شیدای غرب و سوغاتش، و عاشق عکاسی، اولین عکس زن ایرانی سوار بر دوچرخه را از دخترش تاجالسلطنه که چندان مقید به حجاب نبود ثبت کرد، چیزی شبیه عکاسی مدلینگ امروزی. تاجالسلطنه با ژستی نشسته بر دوچرخه، مقابل دوربین پدرش قرار گرفته، تا در تاریخ جزو معدود زنان قاجار باشد که اولین عکسهایشان را با دوچرخه ثبت کردهاند.
اولین عکس دوچرخهسوار زن
قانون و نظامنامه دوچرخهسواری
دوچرخه ناگهان زیاد شد، مردم بسیار از آن استقبال کردند و برای تفریح و کارهای روزمره شروع کردند به استفاده گسترده. دوچرخهسواران آموزش ندیده لای دست و پای مردم پیاده و گاریها و بارکشها و کالسکهها در شلوغی شهر، با سرعت و بیخیال مانور میدادند، بی آنکه قانونی برای تعریف حق و حقوقشان باشد.
برای کنترل این آشفتگی، بخشنامهای در 23 مرداد 1305 در 20 ماده از سوی وزارت داخله صادر شد برای حفظ نظم عبور و مرور دوچرخهسواران، که نظامنامه دوچرخهسواری نام داشت. این نظامنامه همه دوچرخهسواران را ملزم به داشتن گواهینامه کرده، سواری را برای زیر 13 سال ممنوع، و برای 13 تا 18 سال منوط به رعایت تمام موارد قانونی کرد. پس از آن در سال 1309 نظامنامه سیر و حرکت دوچرخههای پایی در شهر تهیه شد که بر اساس آن همه دوچرخهها پلاکدار شدند.
نمونه گواهینامه دوچرخهسواری در دوره قاجار
نمونه گواهینامه دوچرخهسواری در دوره قاجار
متن رسمی این نظامنامه تدوین شده به این صورت بود:
وزارت داخله
اداره کل تشکیلات نظمیه
نظامنامه سیر و حرکت دوچرخههای پایی در شهر و حومه
ماده 1- احدی نمیتواند با دوچرخههای پایی در شهر و حومه آن حرکت نماید، مگر این که قبلاً در اداره نظمیه حاضر شده، پس از امتحانات لازمه، جواز تصدیقنامه بگیرد.
ماده 2- اشخاصی که سن آنها هنوز به سیزده سال بالغ نگردیده مطلقاً از دوچرخهسواری ممنوع میباشند و از سیزده تا هیجده سالگی درصورتی مجاز به سواری خواهند بود که شخصاً مالک دوچرخه باشند و الا تا هیجده سالگی از کرایه کردن دوچرخه برای سواری ممنوع میباشند.
ماده 3- کرایه دادن دوچرخه به اشخاصی که سن آنها هجده سال بالغ نشده باشد و یا با داشتن نوزده سال تصدیق و جواز نظمیه را در دست نداشته باشند، مطلقاً ممنوع است.
ماده 4- در موقع مراجعه به نظمیه برای اخذ تصدیقنامه و جواز، تقاضاکنندگان بایستی سه قطعه عکس خود را به همراه بیاورند.
ماده 5- تمام دوچرخهها باید دارای بوق و زنگی باشند که صدای آن¬ها تا فاصله پنجاه ذرع (حدود 23 متر) شنیده شود.
ماده 6- از غروب آفتاب به بعد بایستی چراغ جلو و عقب دوچرخه را روشن نمایند و درصورت فقدان هر یک از چراغها صاحب دوچرخه از غروب به بعد بایستی از دوچرخه خود پیاده شده و تا محل مقصود دوچرخه را با دست حرکت دهد.
ماده 7- چراغ جلو بایستی با نور سفید و اقلاً ده ذرع (چهار و نیم متر) مسافت جلو دوچرخه را روشن نماید و چراغ عقب بایستی با نور قرمز روشن شود، یا این که شیشه مخصوص قرمز به روی گلگیر آن نصب شود.
ماده 8- نمره نظمیه همیشه باید روی قسمت گلگیر عقب نصب باشد و در هیچ مورد نبایستی از محل خود تغییر داده شود.
ماده 9- متن نمره دوچرخههای شخصی سفید و با خط سیاه و متن نمره دوچرخههای کرایه سیاه با خط سفید خواهد بود.
ماده 10- دوچرخه سوارها بایستی در معابر پرجمعیت و در سرپیچها و محل تلاقی خیابانها آهسته حرکت نمایند و مجاز نیستند به هیأت اجتماع در خیابانها حرکت کنند، مگر این که پشت سر یکدیگر و به فواصل معین باشد. دوچرخهسواران، از حرکت بین وسایط نقلیه و دستجات پیاده ممنوعاند. در موقعی که خیابانها پرجمعیت باشند باید پیاده شده و دوچرخه را با دست حرکت دهند.
آزمون گواهینامه دوچرخه سواری
ماده 11- دوچرخهسواران موظفاند که همیشه و مخصوصاً در موقع تلاقی با وسایط نقلیه از دست راست خود حرکت نمایند و در صورتی که بخواهند از وسایط نقلیه که از جلو آنها حرکت مینمایند سبقت بجویند، مکلفاند از طرف دست چپ آن رفته و به وسیله بوق، راننده آن را از قصد خود آگاه سازند و به ملایمت حرکت نمایند و پس از رد شدن باید مجدداً به طرف دست راست بروند.
ماده 12- دوچرخهسواری در پیادهرو و بازارها و محلی که تخصیص به پیاده داده شده است، ممنوع است و در مواقعی که در پیادهرو و بازار کار دارند باید دوچرخه را با دست حرکت دهند.
ماده 13- مسابقه با دوچرخه در خیابانها اکیداً ممنوع است. در مواقعی که بخواهند در نقاط مخصوص تشکیل مسابقه دهند، بایستی قبلاً از قصد خود اداره نظمیه را مطلع و کسب اجازه نمایند.
ماده 14- کلیه دوچرخهها بایستی دارای گلگیر جلو و عقب باشند که گل و کثافت معابر، به عابرین ترشح ننمایند.
ماده 15- دوچرخهها اعم از کرایه یا شخصی باید دارای ترمز چرخهای جلو و عقب باشند.
ماده 16- سواری دو نفر یا بیشتر بر روی یک دوچرخه یا سوار کردن اطفال با خود اکیداً ممنوع است.
ماده 17- نمایش دادن روی دوچرخه در خیابانها و کوچهها قدغن است.
ماده 18- دوچرخهسواران نمیتوانند درموقع سواری با یک دست خود اشیا حمل نمایند مگر این که اشیای مزبور به طریقی بسته شدهباشد که راننده در موقع لزوم قادر باشد با همان دست دسته دوچرخه را بگیرد و همچنین در خیابانها و معابر پرجمعیت مجاز نیستند هر دو دست خود را از دسته دوچرخه بردارند.
ماده 19- تعلیم دادن و آموختن دوچرخهسواری در معابر و کوچههای داخل شهر و معابر پرجمعیت خارج از شهر ممنوع است.
ماده 20- متخلفان از مواد این نظامنامه به محاکم صالحه جلب و مطابق قانون تعقیب و مجازات خواهند شد.
جلد نظامنامه سیر و حرکت دوچرخه های پایی در دوره قاجار
تصویر یک صفحه از نظامنامه دوچرخه سواری دوره قاجار
جالب است که موارد ذکر شده در این نظامنامه تا این حد دقیق و حسابشده و قابل تعمیم به زندگی شهری مدرن است. هرچند که مانند هر قانونی متخلفان بسیاری داشته که آن را جدی نمیگرفتند، و کم نبودند دوچرخهسوارانی که با یک دست فرمان را میگرفتند و با دست دیگر دیس چلو را روی سرشان نگه میداشتند که غذا را داغ به مشتری برسانند، یا حمالهای ماستِ تغار بر سر که به دکان میرفتن و یا کسانی که بیدلی مانورهای نمایشی میدادند.
با گذشت زمان دوچرخه از صرف يک وسيله نقليه خارج و به يک رشته ورزشی مبدل گشت. جالب است بدانيد نشريه دوچرخهسواران كه در سال 1324 از سوی پرويز خسروانی به چاپ رسيد، از جمله اولين نشريات ورزشی بود كه به ورزش دوچرخهسواری پرداخت.
با افزایش محبوبیت دوچرخه، در سال 1327، حدود 12هزار دوچرخه در اصفهان پلاک شد و حدود 20,000 نفر گواهینامه دوچرخهسواری داشتند. در دهههای 1310 تا 1350 شهرهای کرمان، یزد و اصفهان سرشار از دوچرخهسوار شدند و یزد نام شهر دوچرخه را به خود اختصاص داد.
دوچرخه سوار در تهران
این گسترش بیدردسر نبود. دوچرخهسواران بسیاری که از قوانین تخلف میکردند و اهمیتی برای ضوابط قائل نمیشدند، به معضل شهرها تبدیل شدند. روزنامه نقش جهان در اصفهان در سال 1325 بارها دستورها و اطلاعیههای استانداری، شهربانی و فرماندهی نظامی اصفهان را در باب محدودیتهای دوچرخهسواران منتشر کرد. بهطور مثال این بخشی از مطلبیست که در 27 شهریور 1325 در روزنامه نقش جهان منتشر شد:
« ... چون دوچرخهسواران رعایت مقررات عبور و مرور را به هیچوجه نکرده و مثلا سه نفر سوار بر یک دوچرخه شده و یا بدون چراغ از پیادهروها عبور مینمودند، از طرف فرمانداری نظامی به مأمورین مربوطه دستور داده شده است که متخلفین را تعقیب نموده و به فرمانداری نظامی تحویل دهند....»
یا:
«شب جمعه عده زیادی دوچرخه سوار با زنگوله و چراغ مرکبی از طرف پل چهارباغ به دروازه دولت حرکت کرده و با تکرار جملات “زنگ داریم، چراغ داریم، نمره داریم، پول نداریم” عابرین را متوجه خود میکردند و چون این عمل با نظم و آرامش شهر مغایرت داشت لذا از طرف مأمورین حکومت نظامی تحت تعقیب در آمده و بیشتر آنها جلب شدند.»
جوانان دوچرخه سوار
اولینها
اولین گروه دوچرخهسواری با نام «فدراسیون دوچرخهسواری» در سال 1324 شکل گرفت و سال بعد از آن، بهطور رسمی، با ریاست احمد ایزدپناه به فدراسیون جهانی دوچرخهسواری پیوست. به دنبالش اولین مسابقه قهرمانی کشور در سال 1327 در مسیری رفت و برگشتی از تهران تا کرج برگزار شد. «نشریه دوچرخهسواران» در سال 1324 به همت پرویز خسروانی از اولین نشریات ورزشیای بود که به دوچرخهسواری بهعنوان یک ورزش جدید پرداخت.
اواین مسابقه دوچرخه سواری تهران – لاله زار
اولین تور دوچرخهسواری در ایران نیز بهصورت رقابتی در سال 1338 به مسافت 1350 کیلومتر، در مسیری جذاب بهصورت رفت و برگشت از تهران به فیروزکوه، ساری، بابلسر، رامسر، رشت، قزوین و در نهایت باز تهران برگزار شد، که در آن آقای جاسمزاده به مقام قهرمانی رسید. او همان اولین دوچرخهسوار ایرانیست که 8 سال پیش از آن در سال 1951 به رقابت بینالمللی مسابقات آسیایی هند در دهلی نو اعزام شد.
اواین مسابقه دوچرخه سواری تهران – لاله زار با حضور احمد ایزدپناه
در سال 1958، 8 سال پس از این، جعفر گلطلب، نماینده ایران در بازیهای آسیایی، دو مدال نقره بهدست آورد، و در نهایت در سال 1972 دوچرخهسواران ایرانی به المپیک مونیخ راه پیدا کردند، 46 سال پس از ثبت اولین نظامنامه رسمی دوچرخهسواری. اولین قهرمانان دوچرخهسواری ایران، حسین اسماعیلی، خسرو حقگشا، حسین بهارلو، حسن فرد، اصغر درودی، منوچهر دانشمند، غلامحسین کوهی، بهروز راهبر و علی زنگیآبادی بودند.
اولین تیم اعزامی ایران به رقابتهای آسیایی 1963 در مالزی
جهان پهلوان تختی سوار بر دوچرخه
منابع و مأخذ:
• شهری، (جعفر. 1369) تاريخ اجتماعي تهران در قرن 13 (جلد 2)؛ چاپ دوم، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگي رسا، ص 98
• يغمائی، (اقبال 2535 شاهنشاهی). كارنامه رضاشاه كبير (بنيانگذار ايران نوين)، تهران، اداره كل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ص 507-494
• نجاتی، غلامرضا (1375). خاطرات بازرگان و شصتسال خدمت و قيامت، چاپ اول، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپخانه آرمان، ص117
• همان، ص101
• مهرابي، مسعود (1374). تاريخ سينماي ايران از آغاز تا سال 1357 ، چاپ هشتم، ص493
• فرمانفرما، منوچهر (1378). خون و نفت، مترجم: محمد حقيقت خواه، چاپ چهارم، تهران، ققنوس، ص 58
• همان، ص134-135
• ذكاء، يحيی (1376). تاريخ عكاسي و عكاسان پيشگام در ايران، چاپ اول، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ص 178
• دلدم، اسكندر (1371). زندگي پرماجراي رضاشاه ج1، چاپ سوم، تهران، گلفام ، ص 359-355
• ابوترابيان، حسين (1346). مطبوعات ايران از شهريور 1320 تا 1326، چاپ اول، تهران، انتشارات اطلاعات، ص87 - 88
دریافت مشاوره تخصصی رایگان