سفر: درس مبانی اکوتوریسم
|
|
روز و تاریخ: 22 و 23 فروردین 98
مدت: 2.5 روز
|
|
استاد: شهاب چراغی
|
کمک لیدر: نفیسه ملاحسن، یاسمن چراغی (یاسی)، سید محمد امام‌زاده (بابامحمد)، سهیل علیشاری
|
مکان: قلعه بالا و منطقه حفاظت شده توران
|
نماینده موسسه: محمد اسدی
|
مسیر حرکت
تهران تا میامی
میامی تا قلعه بالا
مشخصات مسیر (اتوبان، خاکی و ...)
جاده دو بانده
جاده آسفالته دو طرفه
شرح سفر آموزشی:
طبق هماهنگی‌های انجام شده با راننده و همسفران، تنها با دو دقیقه تاخیر در ساعت ۲۳:۰۲ موسسه طبیعت را به مقصد روستای قلعه بالا ترک کردیم. به دلیل خستگی راننده از سفر قبلی، مجبور به توقف‌های مکرر شدیم مضاف بر این راننده با سرعت کم حرکت می‌کرد. در ابتدای مسیر لیدرها با راننده مشغول صحبت شدند، سپس مهدی اکبرزاده جهت پیشگیری از خوابیدن راننده با وی صحبت می‌کردند و پس از خستگی این سه نفر، آقای محمد اسدی نماینده موسسه تا صبح کنار راننده نشست و مراقب نخوابیدن راننده بود!
با تمام این تفاسیر ساعت ۸ صبح به روستای قلعه بالا رسیدیم، کوله‌ها را برداشتیم و به سمت خانه‌ی بومگردی عمو حسین و صد البته سفره‌ی صبحانه راهی شدیم! و چه صبحانه‌ای بهتر از نان و پنیر و کره و مربا که همگی محلی و محصول همین روستا بودند. اقامتگاه یک طبقه و شامل یک حیاط بزرگ، دو سرویس بهداشتی، یک اتاق مجزا و یک سالن بزرگ بود که در این سالن آشپزخانه اپن و یک اتاق دیگر وجود داشت. دیدن نرده‌بام کنار حیاط دوستان را به دوران کودکی برد، همگی مترصد فرصتی بودند تا از نرده‌بام بالا رفته و لذت استراحت در پشت بام را تجربه کنند.پس از صرف صبحانه آقایان کوله‌هایشان را به اقامتگاه دوم بردند، در بدو ورود با مجسمه‌ی یوز ایرانی مواجه شدیم که به حالت نشسته و با چشمانی نافذ و البته کمی ترسناک به ما خوش آمد می‌گفت! این اقامتگاه به صورت پلکانی بود. به این شکل که بعد از ورود در سمت راست، سرویس بهداشتی قراردادشت، پلکانی مارپیچ مانند که بعد از طی هر سه چهار پله به یک اتاق می‌رسیدیم. مجموعاَ چهار اتاق داشت و در بالاترین قسمت یک آلاچیق و چند صندلی که از تنه درختان ساخته شده بود، نشان از محلی مناسب جهت استراحت و تماشای منظره بی‌نظیر بود.پس از اندکی استراحت به اقامتگاه اول برگشتیم و آماده پیمایشی سنگین (البته برای آماتورها) شدیم. مسیر خاکی و ماشین‌رو بود از کنار تابلوی «منطقه حفاظت شده توران» که گذشتیم باورمان شد که قدم در منطقه‌ای خاص گذاشته‌ایم. منطقه‌ای که هرگونه شکار و صید و تعلیف فقط با مجوز قانونی مجاز است. به لطف وجود دوربین دوچشمی استاد چراغی توانستیم گونه های جانوری چون پایکا، اسکینگ و بزکوهی و کفتر چاهی ببینیم. در طی مسیر با گونه های گیاهی مختلفی مانند ریش بز، اسپند، کاروان کش و سیگوفیلوم، گون، چرخک، آرتمیسیا، بادام وحشی و سالسولا آشنا شدیم. انتهای مسیر در کنار حوضچه‌ی آب و زیر سایه درختی بزرگ استراحت کردیم و عکس یادگاری گرفتیم و به سمت اقامتگاه بازگشتیم.از آنجا که نهار روز اول بر عهده همسفران بود، مشغول تهیه نهار شدند و ده نفر هم از قبل به عموحسین سفارش غذا داده بودند.بعد از نهار هر کدام از همسفران از خستگی گوشه‌ای خوابیدند تا ساعت چهار و ربع که با صدای لیدرها بیدار شدند. ساعت چهار و نیم جهت بازدید از روستاهای اطراف حرکت کردیم. از روستای قلعه بالا و دزیان و گذشتیم تا در روستای گیور به حمام 800 ساله رسیدیم که اخیراً بازسازی شده بود. پس از صرف دمنوش آویشن و دمنوش زعفران، در ادامه مسیر به آسیاب آبی رسیدیم و استاد چراغی و آقا فرشاد راهنمای محلی در خصوص نحوه کارکردن آسیاب توضیح دادند و به سمت اقامتگاه راهی شدیم.پس از صرف آش رشته و قره قروت و کتلت به عنوان شام، همسفران چند گروه شدند، گروهی در اقامتگاه اول کنار آتش نشستند و مشغول گپ و گفت و بازی شدند، گروهی به پیاده‌روی و تماشای آسمان شب مشغول شدند و دسته سوم در اقامتگاه سوم به شنیدن خاطرات شیرین استاد چراغی نشستند.
صبح روز دوم
پس از صرف صبحانه با اتوبوس به سمت شرق منطقه حفاظت شده توران راهی شدیم. در ابتدای مسیر تابلوی زیستگاه یوز پلنگ ایرانی جلب توجه می‌نمود. پس از 20 دقیقه از اتوبوس پیاده شدیم. در ابتدای مسیر استاد چراغی گیاه زیگو فیلوم را معرفی کردند. همچنین آگامای چابک، آگامای چشم وزغی و ارمیاس ایرانی را به آهستگی گرفتند تا تک تک همسفران این جانداران زیبا را لمس کنند و به ثبت این لحظات بی‌نظیر بپردازند. یکی از بهترین اتفاقات این روز، ترغیب استاد چراغی به افرادی بود که نسبت به جانوران مختلف فوبیا دارند. نهایتاً دو نفر از دوستان بر ترس خود فائق آمدند و آگامای چابک را لمس کردند!بعد از اتمام، به سمت روستای قلعه بالا برگشتیم و از خانه‌های بومگردی موجود دیدن کردیم. تمام دوستان منتظر دیدن اولین خانه‌ای بودند که اولین بار توسط «حامد» بازسازی شده بود: شروع بازسازی خانه‌های کاهگلی قدیمی و نقطه آغازین تبدیل قلعه بالا به روستای نمونه گردشگری و اکوتوریسم! سپس به اقامتگاه بومگردی آقای حسن کی قبادی رفتیم با چای تازه دم ازما پذیرایی کردند و همراه همسرشان با دایره و دف اشعار دلبرانه خواندند و لحظات زیبایی را برایمان رقم زدند.حال خوبمان با صرف نهار هیجان انگیز یعنی آبگوشت، بهتر شد و پس از جمع آوری وسایل با لبی خندان و پر از انرژی از عموحسین خداحافظی کردیم و به سمت تهران راهی شدیم.در مسیر برگشت بستنی سالار به عنوان میان وعده صرف کردیم و نهایتاً ساعت 23:10 به میدان فرهنگ رسیدیم.
راننده و ماشین:
آقای سعید قاسمی راننده خوش‌برخورد و با تعامل بالا. اتوبوس توریستی 44 نفره تمیز با صندلی‌های راحت و سیستم صوتی مناسب.
پیشنهاد برای سفرهای آتی:
1. همراه داشتن مقدار کافی وجه نقد جهت موارد پیش‌بینی نشده
2. شرط کردن با راننده برای همراه داشتن شاگرد و همچنین داشتن کمک راننده جهت مسیرهای طولانی
3. شرط کردن با راننده جهت امکان مجزا کردن سیستم صوتی جلو وعقب اتوبوس
4. حضور و غیاب کردن در اتوبوس قبل از حرکت
5. اطلاع به موقع راننده جهت صرف غذا و همچنین زمان گشت‌ها
6. طراحی برنامه‌های سرگرم کننده و مفید برای مسافران
7. مطالعه گزارش تورهای اجرا شده‌ی قبلی