گزارش سفر دوچرخه‌سواری گنبد کاووس به خالد نبی
سفر به گنبد کاووس و رکابزنی هرارتپه از گنبد کاووس به خالد نبی از شامگاه 8 فروردین 1401 با اتوبوس VIP آغاز شد.
- صبح روز 9 فروردین، رکابزنی از ساعت 07:00 صبح از ترمینال گنبدکاووس شروع و پس از بازدید از برج قابوس در جاده گالیکش ادامه پیدا کرد. صبحانه در باغ شخصی بسیار زیبای سیب و هلو صرف شد که سراسر شکوفه‌های صورتی و سفید آن منظره دلنشینی برای هم‌رکابان فراهم می‌کرد. در ادامه رکابزنی از میان مزارع زیبای کلزا گذشتیم و پس از حدود 60 کیلومتر رکابزنی به اقامتگاه ترکمن ایل در تمرقره‌قوزی رسیدیم که با صرف بورک محلی و صدای تنبور و دف یکی از دوستان عزیز دور آتش در اوی، شب فوق‌العا‌ه‌ای را سپری کردیم.
- 10 فروردین پس از صرف صبحانه فوق‌العاده در اقامتگاه، گروه دوچرخه‌سواری گنبدکاووس با ما همراه شدند تا این روز را در کنار هم رکاب بزنیم. همراهی تیم پشتیبانی در سربالایی‌های این روز بسیار مفید بود. پس از 40 کیلومتر رکابزنی به منطقه کمپ در نزدیکی اقامتگاه ترکمن تام در گچی‌سوی پایین رسیدیم و با هماهنگی‌های انجام شده هم‌رکابان از سرویس بهداشتی و حمام مجموعه استفاده کردند و برای شام چکدرمه سفارش دادیم که شب کنار آتش در کمپ هنگام رصد ستارگان و توضیحات عالی سرپرست برنامه صرف شد.
پیش از غروب در تپه‌های منطقه تجربه سوارکاری برای هرکس حدود 15 دقیقه داشتیم که بسیار دلنشین بود.
- روز 11 فروردین پس از جمع‌آوری چادرها و صرف صبحانه سبک به سمت خالد نبی رکاب زدیم که سربالایی سختی داشت و پس از بازدید از منطقه به سمت روستای صوفیان جاری شدیم که در مجموع 60 کیلومتر بود. در میانه راه برای استراحت و ناهار و تجربه شیرینی محلی (پشمه) توقف‌هایی داشتیم. اقامتگاه صوفیان محلی برای تربیت اسب ترکمن بود و فضای فوق‌العاده زیبا و وسیعی داشت. مراسم ذکر خنجر و موسیقی ترکمن بر روی تپه‌های زیبای منطقه پیش از غروب توسط گروه موسیقی مقامچیلار به سرپرستی آقای سعادت اجرا شد که حیرت‌انگیز بود. برای شام از اقامتگاه مانتی سفارش دادیم، تولد یکی از همسفران را جشن گرفتیم و یادگاری‌های سفر را در شب آخر به همسفران دادیم و صحبت‌های ارزشمند آن‌ها را شنیدیم.
- صبح روز پایانی 12 فروردین، هنگام طلوع همراه با یکی از همسفران که مربی یوگا بود بر روی تپه‌ها یوگا کردیم و بهترین لحظات را تجربه کردیم. پس از یوگا و صرف صبحانه بسیار جذاب در اقامتگاه به سمت کلاله رکاب زدیم تا سوار اتوبوس شده و به تهران برگردیم. حدود ساعت 10:00 شب به تهران رسیده و از یکدیگر با امید دیدار مجدد خداحافظی کردیم.