آشنایی با ایل
زندگی کوچنشینی در ایران بزرگ، قدمتی به وسعت تاریخ دارد. از اولین گروههای کوچنده، از اقوام آریایی میتوان یاد کرد که در هزاره دوم پیش از میلاد به فلات ایران وارد شدند. هرچند که نمیتوان زندگی ایلیاتی امروز را به طور مستقیم ادامه زندگی کوچنشینی باستانی دانست، اما اقوام آریایی نیز در سالهای ابتدایی ورود به ایران همانند ایلات امروزی زندگی مبتنی بر معاش دامداری داشته، در پی یافتن چراگاههای جدید اقدام به مهاجرت نموده و پیوندهای سببی و نسبی، شیرازه اتحادهای اولیه آنها را تشکیل میداده است.
از اسناد به جا مانده از اوایل اسلام میتوان دریافت که زندگی کوچنشینی در دوران ساسانی نیز ادامه داشته است. در دوران ساسانی طوایف را رَم (رُموم) یا زَم (زُموم) مینامیدند و واژه رمه نیز از همین ریشه مشتق شده است.
منابع پس از ورود اسلام به ایران نیز حضور کوچنشینان در مناطق مختلف کشور را تایید مینمایند. در آثاری همانند مسالک و ممالک اثر اصطخری و همچنین معجمالبلدان اثر یاقوت حموی، شبانان و کوچندگان چادرنشین بهطورعام کرد (الاکراد) نامیده شدهاند و واژه کُرد در این دوران بر قومیت و نژاد دلالت ندارد.
استفاده از واژه ایل
با ورود و استقرار طوایف کوچنشین و رمهگردان ترک در فلات مرکزی ایران، کلمه ایل که کلمهای ترکی-مغولی است، برای بیان زندگی کوچنشینی مورد استفاده قرار گرفت. اُرخُن دست نوشتهای از ترکان سلجوقی در سده دوم هجری قمری، کهنترین سندی است که در آن واژه ایل به کار رفته است.
بر مبنای این دست نوشته، ایل عبارت است از مردم یا اتحادی از مردمان که به صورتی کاملاً مستقل و سازمانیافته شکل گرفتهاند و یک خاقان در رأس آن قرار دارد.
استفاده از این واژه از دوره ایلخانان مغول رواج یافت. ایل هم به صورت اسم و هم به عنوان صفت به کار برده شدهاست و مفاهیمی چون ولایت، صلح و دوستی، خیل و گروه، دوست، رام، مطیع و فرمانبردار، قوم، طایفه، ملت، مردم و جماعت را بیان میدارد. سرخیل نیز به معنی رئیس ایل یا ایلخانی است.
امروزه کلماتی همانند ایل، عشیره، طایفه، قبیله و در برخی موارد اویماق، اولوس به ویژه در حالت جمع ایلات، عشایر، طوایف، قبایل، اویماقات، اولوسات عموماً مترادف با معانی یکسان و جهت بیان زندگی کوچنشینی به کار برده میشوند، حال آنکه با وجود تفاوتهای فاحش بین این کلمات، تعریف دقیقی هم در ارتباط با هریک از این واژگان وجود ندارد.
دریافت مشاوره تخصصی رایگان
ریشه کلمه عشایر
کلمه عشایر به معنی خویشان، نزدیکان و تبار (پدرتباری)، برگرفته شده از کلمه عربی عشیره است. عشیره از ریشه عشر به معنی دهه است. این اصطلاح عموما برای اجتماعات عربزبان که دارای پیوندهای خویشاوندی پدرتباری هستند، به کار برده میشود. واژه قبیله نیز به عنوان رده بالاتر از عشیره برای اعراب خوزستان به کار میرود. اویماق هم کلمه ترکی به معنی طایفه و قبیله است. عشیره اسم فارسی ماخوذ از زبان عربی به معنای خویشان، نزدیکان، تبار، اهل خانه و طایفه است.
ابنخلدون در توصیف ویژگیهای زندگی بادیهنشینی میگوید: "مردمی که معاش خویش را از راه پرورش چهارپایان مانند گاو و گوسفند بهدست میآورند ناگزیرند برای جستجوی چراگاهها و آمادهکردن آب برای حیوانهای خود، در حال حرکت و بیابانگردی باشند، زیرا آمد و شد از سویی به سوی دیگر برای ایشان شایستهتر است و آنان را گوسفنددار یا مالدار مینامند، یعنی کسانی که عهدهدار پرورش گوسفند و گاو هستند."
وی عصبیتی (غرور قومی)، پیوندهای نسبی (التحام) و یا پیوند خویشاوندی (صله رحم) را شیرازه همبستگی قبیلهای آنان میداند.
میرزا حسن فسایی در فارسنامه ناصری میگوید: "ایل مردمانی را گویند که در تمام سال در بیابانها در چادرهای سیاه زندگی کنند و از گرمسیرات به سردسیرات رحله الشتا و الصیف نمایند."
همانگونه که مشخص است در معرفی جوامع کوچنشین و ایلیاتی تعاریف زیادی ارائه شده است. در برخی از این تعاریف ساختارهای پدرتباری و خویشاوندیهای خونی، شالوده تعاریف را تشکیل داده است. برخی اتکای معاش به دامداری را به عنوان شاخه اصلی در نظر گرفتهاند و در بعضی دیگر کوچنده بودن و زندگی در سکونتگاههای غیردائم، به عنوان وجه تمایز جوامع ایلیاتی از سایر جوامع بیان شده است. اتکای معاش به دامداری اگرچه از خصوصیات جوامع ایلیاتی به شمار میرود اما خاص این جوامع نبوده و برخی از جوامع روستایی همانند دامداران متحرک روستایی نیز دارای این خصیصه هستند.
کوچندگی و زندگی در مساکن غیردائم نیز مختص عشایر نبوده و دامداران متحرک روستایی و کولیها نیز ضمن جابهجایی فصلی در چادر، کاروان و سایر مسکنهای متحرک زندگی میکنند.
دریافت مشاوره تخصصی رایگان
سایر مباحث مرتبط با کوچنشینان
- تاریخچه زندگی کوچنشینی در ایران
- آشنایی با ایل
- ملاکهای شناخت جوامع ایلیاتی و عشایر ایران
- تقسیمبندی ایلات و کوچنشینان در ایران