خبر کوتاه بود... پیروز جانباخت!

سرنوشت پیروز یوزپلنگ آسیایی محبوب، کاملاً  قابل پیش‌بینی بود. شاید بتوان گفت که زندگی این گربه محزون همه‌ی ما را به یاد خودمان می‌اندازد.
در کشوری که ادعا به جای دانش و بی‌سوادی و سوء مدیریت به جای تخصص و مهارت بر مسند مدیریت تکیه زده و جا خوش کرده است، نتیجه‌ای غیر از این را نمی‌توان متصور بود. در روزگاری که متخصصان و عاشقان واقعی محیط زیست کشورمان را یا فراری داده یا خانه نشین کرده‌ایم و یا بدتر از آن سال‌هاست تعدادی از بهترین‌هایشان را با اتهامی واهی در بند کرده‌ایم، خروجی‌اش می‌شود خبری که همه‌مان را آزرده خاطر کرده است.

پیروز و سرنوشت محتومش مشتی نمونه از خروار این روزهای هم‌وطنان ماست، ما خود را در چشمان پیروز می‌دیدیم و به دلیل همین همذات پنداری تا این اندازه غمگینیم. قطعا در حال حاضر هم هستند افرادی که با عبارات بی‌پایه در نقد کسی که تنها و تنها از سر عشق تمامی این روزها را در کنار پیروز ایران زیست، کتابت کنند.
علیرضا شهرداری عزیز، مقاومت روزهای آخر پیروز، تلاشش برای زندگی و امیدش برای زنده ماندن را شاهد بود و حتما که از همه ما غمگین‌تر است اما باز خوشا به حال پیروز که چون تویی را داشت.

سرنوشت پیروز

پیروز با علائم مشکوک به انسداد روده در بامداد روز جمعه 5 اسفند به بیمارستان دامپزشکی مرکزی تهران منتقل شد. پس از بررسی‌های اولیه و انجام آزمایش‌های رادیولوژی و سونوگرافی، دامپزشکان تشخیص دادند که او انسداد روده نداشته و به عارضه‌ی حاد کلیوی مبتلا است. سرانجام پیروز توله یوز پلنگ ایرانی پس از گذراندن فراز و نشیب‌های بسیار در 10 ماهگی در روز سه‌شنبه 9 اسفند 1401 پس از اعلام نارسایی کلیه، مشکلات گوارشی و انجام دیالیز و یک عمل جراحی جانش را از دست داد.