گزارش سفر اصول طبیعتگردی دوره 60 راهنمایان اکوتوریسم
- نوع سفر: سفر آموزشی
- دوره: دوره 60 راهنمایان اکوتوریسم
- سفر درس: سفر مفاهیم و اصول پایه طبیعتگردی
- مدرس: آقای حسین ابراهیمی
- نماینده موسسه:
- مقصد: هرانده- استان تهران
- زمان: پنجشنبه و جمعه 10 و 11 خرداد 1403
- حمل و نقل: اتوبوس
- اقامت: کمپ
- موارد آموزشی: نحوه کوله برداشتن، گامبرداری، پیمایش، گرههای کاربردی، ساخت برانکار، برپایی چادر و ...
بزرگترین حوادث از دل کوچکترین بیاحتیاطیها شروع میشود، سفر با یادگیری همین جملات شروع شد، سفری پر از نکات تازه و همراهی با استاد عزیزی که بسیار از او آموختیم.
شروع سفر
سفر ما روز 10 خرداد و حدود 04:00 صبح شروع شد، برای خیلی از بچهها حاضر شدن در سر قرار سفر، برای چنین ساعتی تا حدودی عجیب بود، اما خیلی زود مشخص شد این رویهی سفرهای استقرار در طبیعت است و اتفاقی بود که فردای همان روز یعنی روز دوم سفر، 11 خردادماه نیز تکرار شد. استاد ابراهیمی در همان ساعت اول و پیش از حرکت اتوبوس آموزش را شروع کردند، توصیه به نظم، داشتن هوای یکدیگر، حفاظت از وسایل شخصی و جمعی و جدی بودن در کار، نخستین آموزشهایی بود که گروه مشتاق بچهها در همان ساعات اولیه آموختند. حدود ساعت 06:00 صبح به هرانده رسیدیم، روستایی در حدود 131 کیلومتری تهران و 19 کیلومتری شهرستان فیروزکوه. گروه از اتوبوس پیاده شدند و استاد، نکاتی در رابطه با نحوه کوله برداشتن، بستن کفش، در دست گرفتن باتوم و ... آموزش دادند و پس از آن، همگی به ستون یک، با هدایت سرقدم، به سمت محل کمپ حرکت کردیم، خورشید هنوز گرمای چندانی نداشت که روستا را در خنکی صبحگاه پشت سر گذاشتیم و به باغات سرسبز و بیشهزارها رسیدیم، اینجا بود که نکتهی آغاز زودهنگام سفر بر ما روشن شد، حرکت با کولههایی سنگین در خنکای صبح و نه گرمای آفتاب نیمروز!
کمپ و ادامهی آموزش
حدود ساعت 09:00 به محل کمپ رسیدیم و همچنان که در تمام طول راه، کلاس و آموزشها برقرار بود، اینبار در محل کپ نحوه چادر زدن و نکاتی برای مهار چادر آموزش داده شد و بعد از آن، بچهها برای برپا کردن چادرها و خوردن صبحانه در حدود نیم ساعت وقت آزاد گرفتند و بعد از صرف صبحانه، دوباره آموزشها شروع شد، اینبار مبحث جذاب گرهها موضوع اصلی بود، گره سردست، هشت، بولینگ و .... موضوع جذابی که بعد از صرف نهار و استراحت هم ادامه پیدا کرد و بعد از آن برای دست به سنگ شدن و آموزش اولیه عبور از سنگها به سمت صخرههای اطراف محل اقامتمان رفتیم و اینبار به صورت عملی با کاربرد گرهها در یک مسیر دست به سنگ حدود 12 متری دست و پنجه نرم کردیم. در زمانی که گروه دخترها تمرینات دست به سنگ انجام میدادند، گروه پسرها مسابقهی طنابکشی راه انداختند که به دلیل توانایی بسیار بالا، در همان لحظات اولیه طناب پاره شد و مسابقهی طنابکشی بیهیچ برندهای به پایان رسید. بعد از آن، برای صرف شام و دورهمی دور آتش، که با آوازخواندن بچهها همراه بود، تا حدود 22:30 وقت داشتیم و بعد از آن، خاموشی و خواب شروع شد. با این تفاوت که با تقسیمبندی نفرات اجرایی برنامه، تیمهایی برای مراقبت از آتش و چادرها در نظر گرفته شدند، و برنامه به همه اعلام شد تا در ساعات مقرر شده، شیفتهای خود را تحویل بگیرند.
صبحگاه
صبحگاه کمپ ساعت 04:00 صبح با برنامه نرمش صبحگاهی و پیادهروی مختصری آغاز شد و بعد از صرف صبحانه، یکی از مهمترین مباحث این دوره، یعنی تهیه برانکارد با طناب و کمترین امکانات و حمل مصدوم توسط استاد ابراهیمی آموزش داده شد و بعد از آن، بچهها در گروههای مجزا آنچه آموزش دیده بودند، اجرا کردند.
پایان
پایان کلاس همراه بود با آخرین توصیهها و تأکیدهای استاد بر حفظ نظم شخصی، جدی گرفتن کارها، رعایت ایمنی و تمرین مداوم و بعد از آن عکس دستهجمعی گرفته شد و بازهم بچهها به ستون یک به سمت روستا حرکت کردند. اتوبوس در روستا منتظر بود و حدود ساعت 13:00، سفر ما در تهران، میدان فرهنگ، به پایان رسید. اما آنچه هرگز در ذهنها فراموش نمیشود و حتی با گذر زمان، شیرینی آن بیشتر و بیشتر میشود، خاطرات سفریست در کنار هم و آموزههاییست که استاد ابراهیمی با آرامش و جدیت با ما در میان گذاشتند.
دریافت مشاوره تخصصی رایگان