گزارش سفر درس استقرار در طبیعت دوره 60 راهنمایان اکوتوریسم
اطلاعات سفر
- نوع سفر: سفر آموزشی
- دوره: دوره 60 راهنمایان اکوتوریسم
- سفر درس: استقرار در طبیعت
- منطقه سفر: منطقه حفاظت شده کویر، منطقه مکرش
- تاریخ سفر:
- محل حرکت: موسسه طبیعت (یوسفآباد)
- حمل و نقل: اتوبوس
- اقامت: کمپ
- مدت سفر: 2 روز
- هزینه سفر: 1,000,000 تومان
- تعداد نفرات حاظر در سفر: 29 نفر
- نمایندگان اجرایی سفر: آقای محسن ورشابی، خانم هلیا سلطانی، آقای علی اکبر یالپانیان، آقای محمد کاتبی، آقای محمد هادی دهقانی.
- نمایندگان محتوایی سفر: آقای حسین علیزاده، خانم نیلوفر مقیمی، خانم سارا ویسی، آقای ماهان صفایی، آقای کمیل مجیدی
توضیحات
در روز سهشنبه 1402/10/12 جلسه توجیهی بین نمایندگان گروه 60 با مدیرعامل موسسه طبیعت آقای مسعود جامسون در دفتر موسسه طبیعت برگزار شد. در این جلسه دو گروه اجرایی و مستند سازی حضور داشتند.
این جلسه شامل توضیحات مدیر محترم موسسه در خصوص نحوه محاسبه هزینهها، معرفی راننده، تجهیزات مورد نظر سفر (انفرادیها و گروهیها) و صحبت در خصوص بایدها و نبایدهای سفر بر طبق آموزشهای که تا قبل از این سفر داده شده بود، برگزار شد.
بعد از اتمام جلسه یک گروه در فضای مجازی تشکیل شد (با توجه به اینکه اکثر دوستان از شهرستان شرکت میکنند) و تمام جلسات و جمعبندیهای سفر به صورت آنلاین در آنجا انجام شد. بر طبق جلسه، با همفکری تیم اجرایی PDF توضیحات و نکات سفر برای دوستان تهیه و ارسال شد.
اقدامات انجام شده قبل از سفر
هماهنگی با راننده اتوبوس برای رفت و برگشت و تهیه چوب، تهیه لیست برای بیمه، تهیه لیست افراد دارای شرایط خاص، تهیه لیست چادرهای دو نفره و افرادی که چادر ندارند. هماهنگیهای لازم در خصوص نحوهی اجرای برنامه و صحبتها توسط تیم اجرایی انجام شد.
با توجه به هزینههای استاد، پشتیبانی، هزینه کرایه اتوبوس و یک وعده صبحانه گروهی، تصمیم بر در نظر گرفتن هزینه 1,000,000 تومان برای هر نفر در نظر گرفته شد. بعد از آماده شدن تمام این مطالب فرم توضیحات به همراه مبلغ هزینه و شماره حساب در اختیار دوستان قرار گرفت. در لیست نهایی 29 نفر در سفر شرکت کردند.
شروع سفر
شروع سفر از تهران بود و همه افراد گروه 60 رأس ساعت 05:30 صبح در مقابل درب موسسه که محل قرار با اتوبوس نیز همانجا بود حضور داشتند. بعد از صحبت با راننده اتوبوس وسایل به کمک خود افراد گروه در اتوبوس بارگیری شد . قبل از سوار شدن حاضرین، در بیرون اتوبوس شمارش و با چک لیست از قبل تهیه شده مطابقت داده شدند. بعد از سوار شدن دوستان یک بار دیگه دوستان با روشی که سر کلاسها آموزش داده شده بود شمارش شدن و اتوبوس به سمت مقصد حرکت کرد. بعد از کمی استراحت و گرم شدن دوستان برنامههای داخل اتوبوس شروع شد.
شروع برنامه با معرفی گروه اجرایی و مستندساز آغاز شد و یک توضیح اجمالی در خصوص فعالیتی که باید در این سفر انجام دهیم . سپس از انتهای اتوبوس دوستان شروع کردن به معرفی خودشون یک معرفی کلی انجام شد و دوستان با هم آشنا شدن. (نکته جالب این سفر این بود که چون دوره به صورت آنلاین است دوستانی از سرتاسر ایران در یک اتوبوس کنار هم جمع شده بودن، دوستانی با لحجهها و گویشهای مختلف حضور داشتن و این یکی از جذابیتهای اول سفر بود). بعد از ان کمی گفتگو یکی از دوستان اجرایی در خصوص جانوران بیابان صحبت کرد و توضیحات مختصری داد.
در اینجا به اولین و اخرین توقفگاه شهری روستای رسیدیم به اسم (قلعه بالا) که قرار شد دوستان 30 دقیقه از سرویس بهداشتی و اگر خریدی دارند از مغازه شهر خرید کنند . بعد از سوار شدن به اتوبوس دوباره سرشماری دوستان و اطمینان از حضور همه و حرکت به منطقه اصلی انجام شد.
دریافت مشاوره تخصصی رایگان
دیگه وارد منطقه شده بودیم. اتوبان غرب به شرق ، سمت چپ کوه سرخ و سمت راست دشت منطقه حفاظت شده. استاد سختباز از خودرو پشتیبانی پیاده شده و خیلی سریع با یک خوشامدگویی کوتاه شروع به آموزش نمود. درمورد منطقه حفاظت شده، محل کوه سرخ، توضیح دادن . در توقف دوم در مورد پمپ آب بادی که با کمک باد، آب مورد نیاز مصرف جانوران منطقه تأمین میشد صحبت کردن . همچنین احتمال آلوده بودن آب به علت وجود حیوانات و تغذیه آنها از آب در توقف دوم صحبت کردن. بعد از چند دقیقه از آن به محل اصلی کمپ رسیدیم و همه کمک کردن به جابه جایی وسایل و تخلیه آن از اتوبوس.
استاد سخت باز در مورد موریانهها و پرهیز از کندن بوتهها در طبیعت و همچنین توضیح در مورد نحوه برپایی چادر در زمان باران شروع به توضیح دادند . در این سفر توفیق دو چندان شده بود استاد عربشاهی هم کنار ما بودن و نکات خوبی رو به ما در خصوص عکاسی در طبیعت میگفتن .
نقاط استقرار و برپایی هر چادر مشخص شد و بعد هر نفر مسئول برپایی چادر خودش شد و سنگچین کردن چادر و زیر چادر خودش و بعد رفتن برای خوردن صبحانه یک ساعت زمان صبحانه داشتیم و در این حین با کمک استاد عربشاهی و نکات خوب در مورد عکاسی، عکسهای زیبایی گرفتیم.
سپس کلاس مختصات، قطبنما، جهتیابی با نورخورشید، کار با قطبنما در روز، کار با قطبنما در شب و پیدا کردن گراهای مختلف تشکیل شد. (یک چیز باحال دیگه سفره صبحانه و ناهار بود انگار همه قبلاً با هم سفر رفته بودیم هرکسی وسیله با خود داشت میان سفره چندین مدل غذا بود و این جذابیت و همدلی و همراهی طبیعت است که در دل انسانها وقتی لانه کند به این شکل خودش را نشان میدهد) کلاس بعد از ظهر روش تخمین 50 متر با قدمشماری، تمرین با قطبنما و گروه بندی بود. بعد از این کارها هر گروه برای تمرین، مختصاتهای را که داشتن در محوطه مشخص تمرین کردن این کار در روز انجام شد تا آماده انجام تمرین پیادهروی در شب شویم . بعد از کمی استراحت و روشن کردن آتش و حفظ آن تا زمان برگشت ، تمرین پیادهروی در شب با کمک قطبنما در همان گروهها و 6گرا مختلف حرکت کردیم و هر گروه با گروه مشخص در نقطه مشخص شروع شد .
قرار بر این شد که هر گروه به نقطه که رسیدیم با استاد تماس بگیرد تا با کدهای مشخص و روشی که استاد گفته بودن رسیدن گروه 1 تایید شود و بعد، گراهای گروه مقابل را معکوس کرده و برگردیم به محل کمپ، این تمرین بیشتر از 2 ساعت طول کشید. تقریباً نیم ساعتی از برگشت به کمپ گذشته بود که باران شروع شد اول زیاد جدی نبود ولی بعد کم کم جدی شد و تا صبح بارید . شام خوردن زیر باران و کمی شب نشینی و چای خوردن با باران شدید مصادف شد .
دوستان از ساعت 06:00 صبح مشغول درست کردن چای و املت بودند. زمین خیس و گلی و کمی سرد به دلیل رطوبت هوا . کلاس با یک ساعت تاخیر برگزار شد و هرگروه موظف بود با یافتن خطای گروه مقابل و پیدا کردن تابلوها در مدت کوتاه به کمپ برگشته و آماده امتحان شوذ. بعد از امتحان و صحبت آقای جامسون و استاد سخت باز و عکس دست جمعی، لوازم به داخل اتوبوس برگشت و پس از شمارش دوستان و چک کردن منطقه حرکت کردیم به سمت روستای قلعه بالا و پس از توقف کوتاه به سمت موسسه طبیعت برگشتیم. طی برگشت در اتوبوس هر نفر لقمهای ابگوشت نوش جان کرده و از اطلاعات استاد عربشاهی در مورد عکاسی بهرهمند شدیم. در حدود ساعت 15:30 به مقصد رسیدیم .
این سفر تمام شد
این جاده از جایی شروع شد و در جایی دیگر به پایان رسید
بعد از هر سفر من تغییر میکنم مانند فصلهای طبیعت
کمی تغییر از درون
بعد از هر سفر من دگر من قبلی نیست
انقدر این سفر ها من را تغیر میده
تا نیم من میشوم و بعد محو میشوم
ولی رد پای من هنوز در طبیعت هست
شاید تو نبینی ولی حتما آن که باید ببیند میبیند