حواصیلی که نجات پیدا کرد
برای درس پرندهنگری به همراه آقای پرویز بختیاری و بچههای دوره 24 راهنمایان اکوتوریسم موسسه طبیعت به منطقه خجیر و سد ماملو رفته بودیم، صبح زود سوار اتوبوس شدیم و حرکت کردیم، وقتی رسیدیم 40 دقیقهای پیاده باید میرفتیم تا به سد برسیم تو راه کلی پرنده دیدیم و کنار سد هم پرندگان کنار آبزی فراوان بود، مشغول پرندهنگری بودیم و سرمون حسابی گرم و کلی ذوق کرده بودیم، دو سه ساعتی که گذشت یه حواصیل خاکستری نظر همه رو جلب کرد از زمانی که رسیدیم تو آب نشسته بود و اصلا حرکت نمیکرد با برد اسکوپ که نگاه کردیم متوجه شدیم یه تور ماهیگیری به نوکش آویزونه و یه چیزایی هم داخلشه که درست دیده نمیشد.
بعد از چند دقیقه صحبت با دوستان دیگه تصمیم گرفتم که برم برای نجاتش و اگر نپرید بگیرمش و تور رو از نوکش باز کنم، البته این احتمال رو میدادم که نتونه پرواز کنه چون مدام سرش پایین بود، فاصلای حدود 150 متر از ما داشت و داخل آب نشسته بود.
مشخص بود که وزن اون سبک هستش که تو گل فرو نرفته، میدونستم من اگر برم شاید خیلی فرو برم ولی تصمیم گرفتم سعی خودم رو بکنم اگه نشد، نشده دیگه.
اطراف رو نگاه کردم بهترین و نزدیکترین مسیر رو انتخاب کردم، حرکت کردم به سمتش، هر چقدر جلو میرفتم بیشتر پاهام تو گل فرو میرفت موج آب که از حرکت من ایجاد میشد به پرنده استرس میداد و میدیدم که میخواد بپره ولی نمیتونه.
دیگه تقریبا تا بالای زانو رفته بودم تو گل و حرکت کردن خیلی سخت شده بود بیرون آوردن پا از گل و قدم برداشتن تو این شرایط واقعا سخته، رسیدم به یک متریش تقلا میکرد که فرار کنه ولی نمیتونست، دستم رو دراز کردم و گرفتمش اولین باری بود که یه حواصیل رو از نزدیک تو دستم میدیدم، برگشتم که همون مسیر رو برگردم خیلی ذوق داشتم به هر ترتیبی بود خودم رو بیرون آوردم.
جریان اینجوری بود که یه تور ماهیگیری پاره تو آب بوده و سه تا ماهی هم افتاده بودن داخلش و مرده بودن این حواصیل ماهیها رو که دیده نوک زده و تور پیچیده بود دور نوک بلندش و وزن ماهیها باعث شده بود همونجا زمینگیر بشه و نتونه پرواز کنه.
خلاصه با کمک آقای بختیاری و بچهها تور رو از نوکش باز کردیم و بعد از توضیحات استاد، حواصیل رو رها کردیم، قشنگ میشد از چشمهاش فهمید که چقدر خوشحال بود.
شما تا به حال با نجات دادن حیوانی در طبیعت شاهد خوشحالی او بودید؟
برای استراحت به باغ شاه رفتیم و بعد از اون به جمع آوری زبالههای اطراف پرداختیم و همه رو بار یه وانت هایلوکس کردیم و به مرکز زباله بردیم.
پ.ن.اول. حیوانات هم مثل انسان از این طبیعت سهم دارند.
پ.ن.دوم. مسئولانه سفر کردن آسیبی به دیگر موجودات و خودمان نمی زند، پس هر کاری را مسئولانه انجام دهیم.
پ.ن.سوم. اگر طبیعت نباشد انسان هم توان زندگی ندارد.
پ.ن.چهارم. حتما وقتی به طبیعت میریم زباله هامون رو با خودمون برگردونیم.
دریافت مشاوره تخصصی رایگان